|
|
دلســرد از این دیـــوار ... دلســرد از این خــونه دلســرد از عشقــی که ... میـــره ، نمــی مــونه ! ...دلتنــگ احســـاس ِ شیــرین ِ همـدردی دلتنــگ روزی کــه ... تــو بــاورم کــردی ! دهان که به سخن باز کردی
بوی رفتن را احساس کردم ! و من چه کودکانه فکر می کردم ... با آدامس نعنایی... می شود سرنوشت را تغییر داد !!! مادربــزرگ ...
خــدا تو را هم فریب داد ! مگر نگفتی که دعا هایت را ... هیچ وقت بی پاسخ نگذاشته ؟ مگــر برایــم دعــا نکرده بودی که دست به خــاک بــزنـــم طلا شـود !!؟ پــس چــرا برعکس شد ؟!! این بوسه برای تو ، این بوسه بــرای مــن زمانی دو انسان وجود داشتند.
وقتی آنها دو ساله بودند، با دستهایشان همدیگر را زدند. هنگامی که دوازده ساله شدند، با چوبدستی و سنگ به هم حمله کردند. زمانی که بیست و دوساله شدند، با تفنگ به هم شلیک کردند. وقتی چهل و دو ساله شدند، به هم بمب پرتاب کردند. ...هنگامی که شصت و دو ساله شدند، بیمار شدند. وقتی هشتاد و دو ساله شدند، مُردند و کنار هم به خاک سپرده شدند. و زمانی که پس از صد سال کِرمی قبر آنها را سوراخ کرد، اصلاً متوجه نشد که در اینجا دو انسان متفاوت به خاک سپرده شدهاند. خاک، همان خاک بود من پيش از ديدن او تنها بودم . خجا...لتى بودم . غمگين بودم . اما دلم مال خودم بود . مى دانستم چه كنم . با دردهاي خودم مى ساختم . اما حالا عاشق شدم . عشق مرا گرم كرد . از تنهايى در آورد . اما غم عشق با همه ى شيرينى ، سخت جانم را آزار مى دهد...! ... يك روز يكی از همسايهها گفت ايران را می شناسد، چون فيلم لورنس عربستان را ديده است! ... يكی ديگر از همسايهها به ما گفت گربههای شما خيلی خوشگل هستند ... اين براي ما تازگی داشت. تنها گربههايی كه در كشورمان ديده بوديم گربههای ولگرد و گری بودند كه آشغالهای جلو خانه مردم را می خوردند. از آن به بعد وقتی می گفتم ايرانی هستم، اضافه می كردم «كشور گربههای پرشين» كه تأثير خوبی روی مردم می گذاشت...
عشق چیست؟ عشق تسلیم شدن است. عشق دلیل عشق است. عشق فهمیدن است. عشق موسیقی است. عشق همان قلب پاک است. عشق شعر اندوه است. عشق نگریستن روح شکننده است به آینه. عشق گذراست. عشق یعنی اینکه هرگز نگویی پشیمانم. عشق تبلور است. عشق ایثار است. عشق تقسیم کردن یک شکلات است. عشق اصلا" معلوم نمیشود. عشق حرفی توخالی است. عشق رسیدن به خداست. عشق درد ا...ست. عشق رو در رو شدن با فرشته است. عشق اشک چشم است. عشق منتظر زنگ تلفن نشستن است. عشق همه دنیاست. عشق گرفتن دست یکدیگر در سینما ست. عشق مستی است. عشق هیولاست. عشق کوری است. عشق شنیدن صدای دل است. عشق سکوتی مقدس است. عشق موضوع ترانه هاست. عشق برای پوست خوب است...! ... زندگی پر از ملاقات های مشخص و حتی عمدی بود که بعضی احمق های بی فراست به آن می گویند"تصادف"...! در” زندگی نو” آنچه مهم است نه رازهای زندگی، که مردمانند، قهرمانانی که گرداگرد این رازها می گردند و هستی را تاویل می کنند. زندگی این قهرمانان را کتابی رقم می زند که بود و نبودش در هاله ی ابهام است. کتابی که شرق را نه سرزمین افسانه ای عشق و راستی، که جهانی آشنا با خشونت و بیهودگی معنا می کند دلم پرواز می خواهد
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد دلم آواز می خواهد دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد دلم بی رنگ و بی روح است ...دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد ( دلم با تو فقط پرواز می خواهد) مردها در چار چوب عشق؛ به وسعت غیر قابل انکاری نامردند! برای اثبات کمال نامردی آن...ان٬ تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن ٬ احساس می کنند مردند. تا وقتی که قلب زن عاشق نشده ٬ پست تر از یک ولگرد٬ عاجز تر از یک فقیر و گدا تر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد ٬ به یک باره یادشان می افتد که خدا مردشان آفرید!! و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو میکنند... |